اکرام محرومان و مستمندان، پیام جاودانه همه ادیان توحیدی به ویژه دین مبین اسلام است. آیات و روایات فراوانی در زمینه کمک به محرومان و نیکوکاری آمده است که در آنها پاداش نیکی، خیر و جزای بدی، شر دانسته شده است. انسانهای نیکوکار و باایمان، خود را در همه حال در محضر الهی میبینند و کارها و رفتار خود را در راه رضای خداوند انجام میدهند. شکرگزار نعمتهای پروردگار هستند و یکی از نمودهای سپاسگزاری از نعمتهای الهی را کمک به محرومان میدانند.
هفته اکرام با هدف تقویت روحیه عدالتخواهی، رفع تبعیض، گسترش فرهنگ محرومیتزدایی میان مردم و ایجاد ارتباط منسجم میان نهادها و سازمانهای مسئول در عرصه فقر و محرومیتزدایی تعیین شد. ترویج سنتهای نیک و گسترش فرهنگ نیکوکاری و توجه به نیازمندان، مهمترین تکلیف مسئولان نظام مقدس اسلامی است که با تلاش دلسوزانه خود، گروههای محروم و مستضعف جامعه را یاری میرسانند تا همواره غیرتمند و شرافتپیشه زندگی کنند. توجه به دیگران و بر طرف ساختن مشکلات آنها، نه تنها موجب ایجاد آرامش و برقراری عدالت و امنیت در اجتماع میشود، بلکه زمینهساز رشد و پیشرفت جامعه است.
کمک به محرومان و نیکوکاری، پیام جاودانه همه ادیان الهی است.در این میان، دین اسلام، تنها مکتبی است که به شکلی کاملاً متعادل بر کمک به محرومان و مستضعفان تأکید دارد. خداوند در قرآن کریم با سفارش مؤمنان به عدل و احسان میفرماید: «همانا خداوند، آفریدگان را به عدل و احسان فرمان میدهد.» کمک به محرومان در سخنان پیشوایان معصوم نیز وظیفهای انسانی و دینی دانسته شده است. امام علی علیهالسلام ، نشست و برخاست با فقیران را موجب افزایش روحیه شکرگزاری در انسان میداند و میفرماید: «همنشین نیازمندان باش تا شکرت افزون گردد.»
در زندگی امامان، توجه به اصل اخلاقی گرهگشایی و دستگیری از محرومان فراوان به چشم میخورد و آن بزرگواران با دست گشوده، به بینوایان و نیازمندان بذل و بخشش میکردند. رسول گرامی اسلام فرموده است: «نیازمندان را دوست بدارید، با آنان همنشین شوید و به یاریشان بشتابید».
از دیدگاه اسلام، فقر، چهرهای بس زشت و ناخوشایند دارد؛ زیرا زمینهساز بسیاری از ناهنجاریهای فردی و اجتماعی است. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «نزدیک است که فقر به کفر انجامد.» بنابراین، کمک به محرومان و نیازمندان، کاری پسندیده و بهشتی است؛ زیرا انسانی را که در پرتگاه کفر قرار میگیرد، نجات میدهد و او را از خواری در برابر ثروتمندان که به آبرو و دین وی آسیب میزند، بازمیدارد و سبب ایجاد روحیه نشاط و شادابی و حفظ کرامت و آبروی انسانی او میشود.
«هرگز به نیکی نمیرسید تا از آنچه خود دوست دارید، انفاق کنید و هر چه انفاق کنید، حتما خدواند بدان داناست.» رسیدن به مقام نیکوکاران واقعی، شرایط بسیاری دارد. یکی از آنها، انفاق کردن از اموالی است که انسان به آن علاقه دارد. عشق و علاقه واقعی به خدا و احترام به اصول انسانی و اخلاق آنگاه روشن میشود که انسان بر سر دوراهی قرار میگیرد: در یک طرف، مال و ثروت یا مقام و منصبی است که مورد علاقه شدید اوست و در طرف دیگر، خدا، انسانیت و نیکوکاری قرار دارد. اینجاست که انسان با انتخاب راه نیکی و نیکوکاری، عشق و علاقه حقیقی خود را به خداوند اثبات میکند. بعضی افراد عادت کردهاند وسایل و اموال دست دوم یا دست چندم خود را انفاق میکنند. این انفاقها، نه موجب تربیت معنوی و پرورش روحی انسان میشود و نه سودی به حال نیازمندان دارد، بلکه در برخی موارد، اهانت به آنها و تحقیر ایشان نیز شمرده میشود. پس سزاست در انفاق که گیرنده حقیقی آن خداوند است و طرف دیگر آن، تهیدستان هستند، دقت کنیم تا موجب توهین و تحقیر نیازمندان نشویم و به ورطه گناهی ناخواسته نیفتیم.
«ای کسانی که ایمان آوردهاید! از آنچه به شما روزی دادهایم، انفاق کنید، پیش از آنکه روزی فرا رسد که در آن نه خرید و فروشی است و نه دوستی و نه شفاعت.» در این آیه، خداوند به انفاق اشاره میکند که یکی از وظایف مهم مسلمانان است و سبب ریشهکنی فقر در جامعه و برقراری عدالت اجتماعی و اقتصادی میشود، اشاره میکند. این آیه، مفهوم گستردهای دارد و انفاقهای مالی واجب و مستحب و انفاقهای معنوی، مانند دانشگستری را دربرمیگیرد.
بخش دوم آیه که میفرماید: «امروز که توانایی دارید انفاق کنید، پیش از آنکه روزی فرارسد که نه خرید و فروشی در آن است و نه دوستی و شفاعتی»، اشاره به این است که راههای نجات این دنیایی، هیچکدام در جهان آخرت وجود ندارد. نه توان داد و ستدی هست که سعادت و نجات از عذاب را برای خود بخرید و نه دوستیهای مادی این جهان که با سرمایههای خود به دست میآورید، به کارتان میآید. بنابراین، تنها انفاق و نیکوکاری امروز، پساندازی برای فردای آخرت است.
خداوند در قرآن میفرماید:«آیا نمیدانستند که فقط خداوند است که توبه را از بندگان میپذیرد و صدقات را میگیرد. به درستی که خداوند، توبهپذیر و مهربان است.» همچنین در روایات فراوانی آمده است که صدقه، به طور مستقیم در دست خداوند قرار میگیرد. امام صادق علیهالسلام در اینباره میفرماید: «چیزی نیست مگر اینکه خداوند برای دریافتن و ثبت آن، مَلِکی را مأمور کرد، جز صدقه که مستقیم در دست خداوند قرار میگیرد.» این امر افزون بر اینکه سبب تشویق صدقهدهنده است، به او تذکر میدهد آن کس که صدقه را دریافت میکند، خداوند است، نه فقیر. پس بر فقیر منت نگذارید و ارزش کار خود را از بین نبرید. با این نگرش که در واقع، خدا، گیرنده صدقات است، فرد، صدقه را با حالت فروتنی و ادب میپردازد. این عمل، درخت نیکوکاری و توجه به دیگران را در وجود او آبیاری میکند، از فاصلههای طبقاتی میکاهد و سبب پیشرفت جامعه اسلامی میشود.
«اگر نیکی کنید، به خود کردهاید و اگر بدی کنید، از آن خودتان است». بهترین راه تشویق انسان به کار خیر، بهرهگیری از حس غریزی خوددوستی اوست. قرآن ابتدا میفرماید: «هر کس در گرو اعمال خویش است.» آنگاه ادامه میدهد: «نیکیهایی که میکنید، به خود میکنید و زیان بدیهای شما نیز به خودتان برمیگردد.» بدین وسیله، انسان را به خوبی و پرهیز از زشتی دعوت میکند.
امام علی علیهالسلام در این باره میفرماید: «تو اگر نیکی کنی، خودت را گرامی داشتهای و به خودت نیکی کردهای و اگر بدی کنی، خودت را خوار کردهای و به خودت زیان رساندهای.» این سنتی همیشگی است و نیکیها و بدیها سرانجام به خود انسان بازمیگردد. هر ضربهای که انسان به دیگری میزند، بر پیکر خویشتن روا داشته و هر خدمتی به دیگری میکند، در حقیقت به خود خدمت کرده است. در طول تاریخ بسیار بودهاند کسانی که همواره در پی اجرای عدالت و صلح، نیکوکاری کردند و ثمرهاش را در این دنیا یا دنیای ابدی به دست آوردند.
«کسانی که اموال خود را در راه خدا انفاق میکنند، سپس در پی آنچه انفاق کردهاند، منت و آزاری روانمیدارند، پاداش آنها نزد پروردگارشان محفوظ است و نه ترسی دارند و نه اندوهگین میشوند.» اخلاص در عمل، یکی از مسائل مهم در مورد انفاق کردن است. پیشوایان معصوم علیهمالسلام در روایتهای بسیاری بر این مطلب تأکید کردهاند. پیامبر اکرم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «به یقین، خداوند، صدقه و انفاق کسی را که به فرد باایمانی نیکی کند، سپس او را با سخن آزار دهد یا منتی بر او بگذارد، باطل میکند.» امام علی علیهالسلام نیز میفرماید: «بخشندگی، از بزرگواری طبع است و منت نهادن، خوبی را تباه میکند.» امام صادق علیهالسلام هم در این باره فرموده است:«منت نهادن، خوبی را از میان میبرد».
پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله : «صدقه، بلا را دفع میکند و مؤثرترین داروست. درد و بیماری را چیزی جز دعا و صدقه از بین نمیبرد».
پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله : «صدقه، هفتاد نوع بلا را دفع میکند».
امام علی علیهالسلام : «صدقه، دارویی مؤثر است».
امام محمدباقر علیهالسلام : «احسان و صدقه، فقر را میزداید و بر عمر میافزاید و هفتاد مرگ دلخراش را از صاحب خود دور میکند».
امام صادق علیهالسلام : «بیماران خود را با صدقه درمان کنید».
خداوند در قرآن میفرماید:«به خدا و پیامبر او ایمان آورید و از آنچه شما را در (استفاده از) آن جانشین کرده است، انفاق کنید؛ زیرا کسانی از شما که ایمان آورند و انفاق کنند، پاداش بزرگی خواهند داشت.» نیز در جایی دیگر میفرماید: «در حقیقت، پروردگار است که روزی را برای هر کس از بندگانش که بخواهد، گشایش میدهد یا بر او تنگ میگرداند. هرچه انفاق کنید، عوضش را او میدهد و او بهترین روزیدهندگان است».
همچنین در روایات متعددی، به لزوم احسان وانفاق به عنوان وظیفه اخلاقی و انسانی در جامعه اشاره شده است. برای نمونه، پیامبر اعظم صلیاللهعلیهوآله میفرماید: «یکی از حقیقتهای ایمان، انفاق کردن در حال تنگدستی است.» امام علی علیهالسلام نیز فرموده است: «شما به انفاق کردن آنچه به دست آوردهاید، محتاجترید تا به دست آوردن آنچه گرد میآورید». ایشان در جایی دیگر میفرماید:«خوشا به حال کسی که زیادی مال خویش را انفاق میکند».
امام حسن مجتبی علیهالسلام در طول عمر خود، دوبار تمام اموال و دارایی خویش را در راه خدا به نیازمندان بخشید و سه بار ثروت خود را به دو نیم تقسیم کرد؛ نصف آن را برای خود نگه داشت و نصف دیگر را در راه خدا بخشش کرد.
روزی مردی نیازمند نزد آن حضرت آمد، ولی از حاضران خجالت میکشید نیاز خود را به امام بازگو کند.از این رو، حضرت به او فرمود: نیازت را بر کاغذی بنویس و آن را به ما بده. چون مرد نیازش را نوشت و امام آن را خواند، با فروتنی تمام دو برابر آنچه را طلب کرده بود، به وی بخشید. برخی از کسانی که شاهد این صحنه بودند، گفتند: ای فرزند رسول خدا! این نوشته چه پربرکت بود. امام حسن علیهالسلام به آنان فرمود: «برکت این نامه برای ما بیشتر است؛ زیرا خداوند ما را شایسته انجام کار نیک قرار داده است. کار نیک آن است که بدون درخواست انجام شود».
مهمترین هدف تشکیل دولت اسلامی، برپایی عدالت اجتماعی است. عدالت اجتماعی به معنای استقرار عدل و از میان بردن فاصله و شکاف عمیق طبقاتی در جامعه و جلوگیری از برخورداریهای نابحق از ثروت است. نخستین ارزش در دولت اسلامی، تأمین عدالت اجتماعی است و بدون تأمین عدالت اجتماعی و رسیدگی به حال محرومان و مستضعفان نمیتوان جامعه را اسلامی نامید. با اجرای عدالت، حقوق انسان، کرامت و ارزشهای بشری هم تأمین میشود و انسانها به حقوق خود میرسند. به عبارتی، عدالت، محور همه چیز است و بیعدالتی، ریشه تمامی بدیها و پلیدیهاست که قربانیان فراوانی از میان افراد جامعه به ویژه طبقه محروم و مستضعف میگیرد. بنابراین، ضروری است برای رفع محرومیت مستضعفان و محرومان که همواره مطمئنترین و وفادارترین مدافعان انقلاب هستند، حرکتی جدی و صادقانه انجام گیرد؛ زیرا هدف اصلی نظام جمهوری اسلامی این است که بتواند در میان مردم، عدالت، اخلاق، معنویت و رفاه مادی به وجود آورد و ثروت ملی را میان همه افراد جامعه عادلانه تقسیم کند.
یکی از مهمترین آرمانهای امام خمینی رحمهالله ، تحقق عدالت اجتماعی، کم شدن فاصله طبقاتی و حمایت از محرومان و فقرستیزی بود. ایشان همواره مستضعفان را صاحبان اصلی انقلاب میدانست. امام خمینی رحمهالله در عمل نیز نشان داد که جهتگیری اقتصاد اسلامی در راستای حفظ منافع محرومان و گسترش مشارکت عمومی آنان است و مبارزه اسلام با زراندوزان، بزرگترین هدیه و بشارت آزادی انسان از اسارت فقر و تهیدستی به شمار میرود. ایشان به مجلس و دولت سفارش میکند قدر ملت را بدانند و در خدمتگزاری به آنان، به ویژه مستضعفان و محرومان فروگذاری نکنند. از نظر ایشان، هدف اصلی توسعه پس از حفظ اسلام و کشور اسلامی، محرومان و ستمدیدگان هستند و در این مورد، سخنان ارزندهای دارند که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
گمان نمیکنم که عبادتی بالاتر از خدمت به محرومین وجود داشته باشد.
به همه در کوشش برای رفاه طبقات محروم وصیت میکنم که خیر دنیا و آخرت شما در رسیدگی به حال محرومان جامعه است.
برپایی عدالت اجتماعی، کمک به محرومان و یاری رساندن به آنان، از عوامل دستیابی به اتحاد ملی است. خداوند در قرآن کریم برای عملی شدن عدالت اجتماعی که ضامن همبستگی و اتحاد مردم نیز هست، راهکارهای گوناگونی ارائه میدهد. تشویق به احسان، انفاق، پرداخت زکات، رسیدگی به حال محرومان و مستضعفان و اطعام، برخی از طرحهای قرآنی برای رفع فقر و بیعدالتی در جامعه است. از این رو، مسئولان نظام مقدس اسلامی با الگو گرفتن از آموزههای قرآن کریم میکوشند با برنامهریزیهای اساسی و معرفی راهکارهای مفید و عملی، خدمات خود را به محرومان و نیازمندان جامعه گسترش دهند.
رواج ستم و بیعدالتی، استعدادها را سرکوب میکند و اعتماد مردم را به مسئولان از بین میبرد و در نهایت، همبستگی و اعتماد عمومی به بدبینی بدل میشود. بنابراین، اگر کارگزاران جامعه خواستار همبستگی و اتحاد مردم باشند، برای رفع فقر و تبعیض به پا میخیزند و با تمام وجود در برپایی عدل میکوشند. خدمت به محرومان و مستمندان جامعه، نه تنها بیعدالتی و فقر را ریشهکن میکند، بلکه اتحاد و همبستگی ملی را میان همه گروههای جامعه، اعم از بینیاز و نیازمند به وجود میآورد.
شاعران پارسیزبان با الهام از پیامهای آسمانی قرآن کریم و رهنمودهای پیامبران و امامان معصوم، در این زمینه سخنسرایی کرده و احسان، نیکی و داد و دهش را یکی از مضمونهای شعر و سخن خود قرار دادهاند. در این میان، سعدی شیرازی، شاعر بلندآوازه با تیزبینی خود، شعرهای زیبا و دلنشینی در فضیلت احسان و نیکوکاری سروده که از آن جمله چنین است:
اگر نیکی کردید، به خودتان نیکی میکنید و اگر بدی کردید، به خودتان بدی کردهاید:
اگر بد کنی، چشم نیکی مدار | که هرگز نیارد گز، انگور بار |
نپندارم ای در خزانِ، کِشته جو | که گندم ستانی به وقت درو |
رطب ناورد چوب خرزهره بار | چو تخم افکنی، بر همان چشم دار |
نعمت و مال ماندنی نیست. بنابراین، اکنون که توان داریم، باید با نیکی و احسان، پاداش آخرت را برای خود فراهم کنیم:
کسی کوی دولت ز دنیا ببُرد | که با خود نصیبی به عقبا ببرد |
درون فروماندگان شاد کن | ز روز فروماندگی یاد کن |
نه خواهندهای بر در دیگران | به شکرانه، خواهنده از در مران |
آدمی باید هنگام توانگری، به فریاد دیگران برسد تا به روز درماندگی، فریادرسی داشته باشد.
تو هرگز رسیدی به فریاد کس | که میخواهی امروز فریادرس؟ |
که بر جان ریشت نهد مرهمی؟ | که دلها ز ریشت نبالد همی |
سعدی درباره نوعدوستی، نیکی و احسان به یتیمان چه زیبا سروده است:
چو بینی یتیمی سر افکنده پیش |
مده بوسه بر روی فرزند خویش |
یتیم ار بگرید، که نازش خرد؟ |
و گر خشم گیرد، که بارش برد؟ |
به رحمت بکن آبش از دیده، پاک |
به شفقت بیفشانش از چهره، خاک |
اگر سایهای خود برفت از سرش |
تو در سایه خویشتن، پَروَرش |